فراز و نشیب «آقای مجری» در سینما و تلویزیون چگونه بود؟/ خاطرهسازی برای دو نسل با سرو کلهزدن با عروسکها!
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۰۳۸۰۳
ایرج طهماسب نویسنده، کارگردان، مجری و بازیگر خاطرهساز کشورمان امروز 61 ساله شد.
بهگزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ، ایرج طهماسب مجری تلویزیون، هنرپیشه، عروسکگردان، کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی امروز 61 ساله میشود. او در سیام ازدیبهشت سال 1338 در تهران به دنیا آمده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صندوق پست و اوج گرفتن یک «آقای مجری»
وقتی در تابستان گرم سال 1372 ایرج طهماسب برای اجرای برنامهای با عنوان «صندوق پست» در برنامه کودک و نوجوان شبکه دو سیما روی قاب تلویزون ظاهر شد هیچ کس فکر نمیکرد که این برنامه و عروسک بازیگوش آن یعنی «کلاه قرمزی» به یکی از شخصیتهای ماندگار سینما و تلویزیون تبدیل شود.
صندوق پست اولین برنامه تلویزیونی ایرج طهماسب نبود. او که فارغالتحصیل رشته تئاتر از دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران است، از همان سالهای ابتدایی پس از انقلاب و در حالی که کمتر از 24 سال داشت بهعنوان مجری برنامههای مختلف تلویزیونی که عموماً همراه با شخصیتهای عروسکی بودند، اجرای تلویزیونی را تجربه کرده بود.
طهماسب از سال 1364 بازی در سینما را نیز با فیلم «خط پایان» محمدعلی طالبی آغاز کرد و پس از آن در فیلمهایی همچون «آن سوی مه»، «جهیزیهای برای رباب»، «صعود» و «روز باشکوه» جایگاه خود را بهعنوان بازیگر در دهه شصت تثبیت کرد.
کلاهقرمزی و پسرخاله؛ از قاب تلویزیون تا پرده سینما
اما بیتردید نقطه عطف کارنامه هنری طهماسب را باید در آشنایی او با هنرمند توانای دیگری به نام حمید جبلی جستجو کرد. ترکیب این دو در قالب دو شخصیت آقای مجری و یک عروسکی بازیگوش و حاضرجواب به نام «کلاه قرمزی» که جبلی صداپیشگی آن را به عهده داشت منجر به این شد که «صندوق پست» از برنامهای با چند عروسک (کلاه قرمزی، ژولیپولی، جغجغه،گلابی و...) فقط بانام «کلاه قرمزی و پسرخاله» شناخته شود.
با ساخت فیلم سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله» در سال1373 که با استقبال فوقالعاده مخاطبان مواجه شد، زوج طهماسب و جبلی طعم شیرین کامیابی را این بار بر پرده نقرهای سینما چشیدند. ایرج طهماسب هم به تدریج از زیر سایه نام برادرش ناصر طهماسب که از صداپیشگان و مدیر دوبلاژهای شناختهشده سینما و تلویزیون است خارج شده و نامش را به عنوان یک کارگردان و برنامهساز کاربلد مطرح کرد.
طهماسب از نیمه دوم دهه هفتاد بهمدت بیش از یک دهه از تولید برنامه تلویزیونی با محوریت این دو عروسک فاصله گرفت و در این فاصله در فیلمهایی همچون کلاه قرمزی و سروناز، عینک دودی، یکی بود یکی نبود، دختر شیرین فروش، زیر درخت هلو و رفیق بد ایفای نقش کرد.
مجموعههای آرایشگاه زیبا، النگ و دولنگ و خانواده عجیب نیز از دیگر آثار او به عنوان بازیگر در تلویزیون است.
طهماسب به همراه حمید جبلی از نوروز 1388 ساخت سری جدید کلاه قرمزی را با طراحی عروسکها و داستانهای جدیدیآغاز کرد که این عروسکها نیز با توجه به شحصیتپردازی درست و متنهای خوبی که عموماً با قلم و نظر طهماسب نوشته میشد جای خود را بین کودکان و حتی بزرگسالان باز کردند.
به اینترتیب ایرج طهماسب پس از خاطرهسازی برای کودکان متولد دهه شصت با کلاه قرمزی و پسرخاله،این بار با فامیل دور، آقای همسایه، پسرعمهزا و ببعی برای نسل بعدی و به نوعی فرزندان آنها نیز لحظاتی شیرین را خلق کرد. همین موضوع باعث شد تا در سال 1391 با همکاری دوست دیرینهاش یعنی حمید جبلی فیلم سینمایی«کلاه قرمزی و بچه ننه» راروی پرده بیاورد که این فیلم هم با استقبال مخاطبان مواجه شد اگرچه میزان استقبال از آن به اندازه سری اول و دوم نبود.
طهماسب در زمستان ۱۳۹۵ نخستین کتاب داستان خود را با نام «سه قصه« منتشر کرد تا نشان دهد که در حوزه ادبیات داستانی هم با تکیه بر تجربه سالها ارتباط با مخاطبان کودک و نوجوان تبحر دارد.
طهماسب از نسل برنامهسازان توانمندی است که هم ذائقه مخاطبان (چه کودک و چه بزرگسال) را میشناسد و هم از نیازهای روز و اقتضائات جامعه آگاه است. او تا همیشه برای کودکان و پدران و مادران این مرز و بوم آقای مجری هست و خواهد ماند. برای ایرج طهماسب عمری دراز و همراه با سلامتی آرزو داریم.
انتهای پیام/4104/
منبع: آنا
کلیدواژه: کلاه قرمزی ایرج طهماسب کلاه قرمزی و پسرخاله ایرج طهماسب صندوق پست آقای مجری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۰۳۸۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ مرتضیعلیزاده به منتقد «هفت»: سینما بر همهچیز مقدم است
مرتضی علیزاده کارگردان فیلم سینمایی «بیبدن» عنوان کرد: من معتقدم که فیلم اول باید به تعریف سینما و قصه گویی نزدیک باشد و بعد ایدئولوژیاش را جلو ببرد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اولین برنامه از سری جدید برنامه سینمایی «هفت» با بررسی موضوع جنایی و فیلم «بیبدن» از شبکه نمایش پخش شد
بخش اول «هفت» به نقد فیلم سینمایی «بیبدن» اختصاص داشت که با حضور امیرقادری و رضا صدیق برپا شد.
رضا صدیق در ابتدا بیان کرد: من میخواهم قبل از بررسی فیلم به اتفاقات اخیر در منطقه گریزی بزنم و بگویم محور مقاومت اگر تا پیش از وعده صادق یک موضوع پراگماتیک منطقهای بود، اکنون به یک ایده ضدامپریالیستی در جهان تبدیل شده است. سینمای هالیوود نسبت به اعتراضات اخیر دانشجویان آمریکا علیه اسرائیل سکوت کرده؛ این در حالی است که در اعتراضات داخلی ما، رسانههای امپریالیستی مانند بازجو به دنبال بازیگران و سینماگران ما بودند، اما به بازیگران خودشان اجازه اظهار نظر نمیدهند و هرکس در این موضوع موضعگیری کند، قطعا نابود خواهد شد. این قضیه نشان از این است که آمریکا در امنیت ملیاش با کسی شوخی ندارد.
امیر قادری در ادامه عنوان کرد: هالیوود ۱۰ الی ۱۵سال اخیر اهدافش بسیار تغییر کرده و فرمایشی شده است. من همیشه میگویم صد رحمت به دهه شصت خودمان که حتی اگر سختگیری وجود داشت، اما حامی مستضعفین بود.
رضا صدیق درباره «بیبدن» اظهار کرد: از نظر من این فیلم بدون شخصیت و وسط باز است که تکلیفش با خودش مشخص نیست. فیلم «بیبدن» از موقعیتهای دراماتیکی که میتوانست قصهاش را نجات دهد، هیچ استفادهای نکرده است. موضوع قتل در فیلم یک موضوع ثانویه است و نقطه قوت فیلم بازی درجه یک الناز شاکردوست است. همچنین باید بگویم که گذر زمان در این فیلم اصلا پیدا نیست و گویی در فیلمنامه اصلا به آن اشاره نشده؛ ما در نهایت با ریش قاتل متوجه گذر زمان میشویم.
امیر قادری در ادامه بیان کرد: موضوعاتی مانند قصاص یا جنگ مفاهیم پیچیدهای هستند. از نظر من «بیبدن» وسطباز نیست و اتفاقا اینکه با چندین زاویه نشان مساله قصاص را بررسی میکند؛ نقطه قوت فیلم است. امتیاز بزرگ فیلم بازی بازیگرانش است؛ اما میتوان گفت که لحن تلخ و یکدست فیلم، کار را خراب کرده است. این فیلم خاکستری است و اگر کارگردان سلیقه بصری بهتری داشت، قطعا فیلم شیکتری میشد و شلختگی الان را نداشت.
صدیق در ادامه گفت: «بیبدن» فیلم بازیگران است نه فیلمنامه و کارگردانی. مساله فیلم قصاص نیست بلکه شخصیت خانواده قاتل است. «بیبدن» یک فیلم حیف شده است چرا که موضوع بسیار جذابی دارد.
بهروز افخمی در ادامه خاطرنشان کرد: اینکه در یک فیلم بتوان تماشاچی را وارد دالان تجربههای مختلف کرد، بسیار مهم است تا تماشاچی داستانهای متفاوت را تجربه کند. از نظر من بهترین بازی این فیلم متعلق به گلاره عباسی است.
در ادامه رضا صدیق منتقد نسبت به اظهار نظر یکی از مدیران نماوا راجع به سینماگران و حواشی آن بیان کرد: هر کسی میتواند در سینما سرمایهگذاری کند؛ اما قرار گرفتن سرمایهگذاران در چرخه فرهنگ سرنوشتی مانند نماوا دارد که در حال ورشکسته شدن است. طرف دیگر صحبت من آن بخش از سینماگران است که معتقدند اخلاق و شرافت بیش از هر حرفه، نزد سینمایی هاست. من باید بگویم این جمله خیلی برای سینماگران گنده است. شرافت نزد کارگران و معلمان ماست؛ شرافت یعنی بخش مستضعف جامعه. من باید بگویم که لطفا شرافت را متر نکنید.
امیر قادری در ادامه عنوان کرد: زنگ خطر این ماجرا جایی است که بعد از اظهار نظر این مدیر نماوا، مردم سمت او را گرفتند. میخواهم بگویم که دهه فرصتطلبی ۹۰ چه چیزی بر سر سینماگران ما آورده که مردم دیگر از آنها حمایت نمیکنند.
بخش دوم «هفت» به بررسی موضوع جنایی اختصاص داشت که با حضور مرتضی علیزاده کارگردان «بیبدن» و محمدرضا نصراللهی استاد دانشگاه برپا شد.
مرتضی علیزاده کارگردان فیلم سینمایی «بیبدن»، ابتدا درباره نقد رضا صدیق به فیلم، عنوان کرد: من معتقدم که سینما اول باید سینما باشد و قصه تعریف کند و بعد ایدئولوژیاش را جلو ببرد. اینکه ما از اول فیلم تکلیف را مشخص کنیم که طرفدار قصاص هستیم یا خیر، خلاف قصهگویی در سینماست و این متر غلطی برای بررسی و نقد فیلم است. البته که نقد به منی که در قدمهای اولیه فیلمسازی هستم، بسیار کمککننده است.
محمدرضا نصراللهی در ابتدای صحبتهای خود گفت: به اعتقاد همه افرادی که پرونده جنایی را دنبال میکنند، «بیبدن» برگرفته از پرونده آرمان و غزاله است؛ هر چند که نویسنده فیلم منکر این موضوع باشد. باید بگویم که این فیلم در مجموع اصلا جنایی نیست و «بیبدن» یک فیلم اجتماعی درام است. در این فیلم موضوع از زاویه بازپرس بررسی میشود و به عملیات پلیسی و کارگاه آنچنان که باید نمیپردازد و نحوه قتل هم مشخص نمیشود.
کارگردان «بیبدن» درباره ژانر جنایی بیان کرد: سینمای هالیوود به شکل خالص ژانر جنایی را بررسی میکند، اما در کشورهای دیگر این ژانر با فرهنگهای مختلف ترکیب میشود. در همین راستا مضمونهایی به فیلم اضافه میشود که برای مخاطب از کشف معما مهمتر است. در «بیبدن» هم همین اتفاق رخ داده است. ما فکر میکردیم که مسائل دیگر از کشفیات کارآگاه برای مخاطب جذابتر است.
محمدنصراللهی در ادامه عنوان کرد: یکی از نقدهای همیشگی من این است که از کارآگاهان و کارشناسان جنایی در متن فیلم استفاده کنند، نه در بخش تولید. به عنوان مثال این موضوع که تمام بازپرسها و پلیسهای ما در فیلم دختر دارند به یک کلیشه تبدیل شده و همچنین این موضوع که ماموران ما در فیلمهای ایرانی پا را فراتر از قانون میگذارند، واقعیت بیرونی ندارد و به یک کلیشه در فیلمها تبدیل شده است.
میز سینمای جهان برنامه «هفت» نیز به بررسی فیلم سینمایی «Dune ۲» اختصاص داشت که با حضور سیدحمیدرضا قادری و آرش خوشخو برپا شد.
سیدحمیدرضا قادری ابتدا گفت: یکی از متر و معیارهایی که در نقد شعر استفاده میشود، وجه خیالانگیز شعر است. من میپذیرم که افراد جوان با دیدن فیلم «Dune ۲» در سینما به وجد بیایند، اما در نهایت فیلم روی من تاثیر نداشت چرا که فیلمهای الان، ویرایش شده فیلمهای قبلیشان هستند. این فیلم صرف نظر از رمانش، برای کسانی که سینماباز هستند چیز جدیدی ندارد.
آرش خوشخو در ادامه این برنامه بیان کرد: در «Dune ۲» ماجرا پیچیده شده و به نظرم به فیلم تاجوتخت ربطی ندارد. فیلمهای این کارگردان سرد است و ما از زندگی مردمان این فیلم هیچ چیزی نمیبینیم و این سرما در تمام فیلمهایش وجود دارد. «Dune ۲» پر از تواناییهای فنی است و بازیگرانش به بهترین شکل انتخاب شدهاند. بیشتر از داستان فیلم جزئیات فنی فیلمش بسیار برای من جذاب بود. این فیلم مانند هر فیلم مهم دیگری تفسیر معاصر دارد.
امیرقادری نیز درباره فیلم «Dune ۲» اظهار کرد: کتاب بسیار فراتر از فیلم است چرا که مجموعهای از خردهای مختلف در آن دیده میشود. درک این کتاب از مسئولیت رهبریت یک قوم بینظیر است و به شدت تحت تاثیر خرد خاورمیانه است. من به شدت توصیه میکنم که ترجمه این کتاب را که بسیار روان هم است، بخوانید.
افخمی درباره این فیلم گفت: این فیلم تبلیغ آشکاری برای فراماسونها است و به شکل آشکاری برای بزرگنمایی و قدرتنمایی فراماسونی تبلیغ میکند.
بهروز افخمی در پایان این برنامه تاکید کرد: از این به بعد به امید خدا در پایان هر برنامه «هفت» یک تیتراژ جداگانه داریم؛ یعنی هر تیتراژ با برنامه قبلی فرق میکند. هر بار درباره یکی از استادان بزرگ سینمای ایران، چه آنها که از بین ما رفتند و چه آنهایی که در قید حیات هستند، برنامه کوتاهی ساخته میشود که در حاشیه تیتراژ میبینید و در برنامه امشب تیتراژ ما درباره علی حاتمی است که با فیلمهای علی حاتمی و موسیقی مرتضی حنانه از فیلم «هزاردستان» ساخته شده است.